English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (1444 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tinkle U دارای طنین کردن
tinkled U دارای طنین کردن
tinkles U دارای طنین کردن
tinkling U دارای طنین کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tintinnabulary U دارای طنین
din U طنین بلند طنین افکندن
ting U طنین طنین انداختن
tolling U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
jingles U جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingled U جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingle U جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingling U جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
sounds U طنین
sounded U طنین
echo U طنین
tingling U طنین
sonance U طنین
noises U طنین
soundest U طنین
sound U طنین
noise U طنین
timbre U طنین
reverberations U طنین
echoing U طنین
echoes U طنین
echoed U طنین
tingle U طنین
reverberation U طنین
tingled U طنین
tingles U طنین
resonances U ایجاد طنین
resonance U ایجاد طنین
sonant U طنین دار
peal U طنین متناوب
echo suppressor U طنین زدا
pealed U طنین متناوب
to smell a rat U طنین شدن
ringer U طنین انداز
echoing U طنین صدا
bong U طنین صدا
echoes U طنین صدا
echoed U طنین صدا
ringers U طنین انداز
peals U طنین متناوب
pealing U طنین متناوب
sonorous U طنین انداز
echo U طنین صدا
tintinnabulation U طنین ناقوس
resonate U طنین انداختن
thirl U لرزش طنین
tinkly U طنین دار
tintinnabulation U طنین زنگ
jingle U طنین زنگ
reverberating U طنین انداختن
resonating U طنین انداختن
reverberate U طنین انداختن
reverberates U طنین انداختن
jingled U طنین زنگ
resonant U طنین دار
reverberative U طنین انداز
echo check U بکمک طنین
jingling U طنین زنگ
jingles U طنین زنگ
resonates U طنین انداختن
resonated U طنین انداختن
reverberated U طنین انداختن
resonances U پیچش صدا طنین
resonantly U بطور طنین انداز
resonance U پیچش صدا طنین
toll U صدای طنین زنگ یاناقوس
dingdong U طنین صدای ساعت شماطه
jar U دعوا و نزاع طنین انداختن
echo depth sounder U دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
ring U طنین انداختن صدای زنگ
jars U دعوا و نزاع طنین انداختن
jarred U دعوا و نزاع طنین انداختن
tolls U صدای طنین زنگ یاناقوس
tolling U صدای طنین زنگ یاناقوس
ring U صدای زنگ تلفن طنین
tong U طنین اندازشدن انبر قند گیر
timber U طنین دار شبیه صدای زنگ
voiceful U صدا پیچ شونده طنین انداز
personate U خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
curb U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grates U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbs U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
incorporating U جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporate U جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
militarize U جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
threads U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
incorporates U جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
thread U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
edge U : دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edges U : دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
reman U دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
catalyze U دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
furnishing U دارای اثاثه کردن مجهز کردن
inflame U دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflames U دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflaming U دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortifies U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnishes U دارای اثاثه کردن مجهز کردن
fortifying U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnish U دارای اثاثه کردن مجهز کردن
innervate U دارای پی کردن
crenelate U دارای کنگره کردن
varnish U دارای فاهرخوب کردن
castellate U دارای استحکامات کردن
varnishes U دارای فاهرخوب کردن
varnishing U دارای فاهرخوب کردن
crenellate U دارای کنگره کردن
zigzagging U دارای پیچ و خم کردن
potentialize U دارای استعداد کردن
zigzagged U دارای پیچ و خم کردن
zigzag U دارای پیچ و خم کردن
freckle U خال دارای کک مک کردن
zigzags U دارای پیچ و خم کردن
body U دارای جسم کردن
systemize U دارای همست کردن
whipstitch U دارای مرز کردن
substantivize U دارای ماهیت کردن
populate U دارای جمعیت کردن
hydroxylate U دارای هیدروکسیل کردن
populating U دارای جمعیت کردن
indexes U :دارای فهرست کردن
indexed U :دارای فهرست کردن
populates U دارای جمعیت کردن
hydrogenate U دارای هیدروژن کردن
personalize U دارای شخصیت کردن
nationalises U دارای ملیت کردن
nationalising U دارای ملیت کردن
nationalised U دارای ملیت کردن
bodies U دارای جسم کردن
embrasures U دارای منفذ کردن
embrasure U دارای منفذ کردن
transistorize U دارای ترانسیتور کردن
varnished U دارای فاهرخوب کردن
nationalizing U دارای ملیت کردن
nitrogenize U دارای نیتروژن کردن
nationalizes U دارای ملیت کردن
nationalize U دارای ملیت کردن
index U :دارای فهرست کردن
insoul U دارای روح کردن
personify U دارای شخصیت کردن
ensoul U دارای روح کردن
tooth U دارای دندان کردن
vitaminize U دارای ویتامین کردن
gift U دارای استعداد کردن
fluoridate U دارای فلورید کردن
gifts U دارای استعداد کردن
vallum U دارای استحکامات کردن
personifying U دارای شخصیت کردن
rampart U دارای استحکامات کردن
personifies U دارای شخصیت کردن
personified U دارای شخصیت کردن
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
prong U دارای چنگک یا چنگال کردن
flyspeck U دارای لکه مگس کردن
ravine U دارای دره تنگ کردن
panes U دارای جام شیشه کردن
pane U دارای جام شیشه کردن
wig U دارای گیس مصنوعی کردن
to p a thing for a person U کسی را دارای چیزی کردن
wigs U دارای گیس مصنوعی کردن
tongues U گفتن دارای زبانه کردن
ravines U دارای دره تنگ کردن
prongs U دارای چنگک یا چنگال کردن
criss-cross U دارای نقش چلیپایی کردن
rehabilitating U دارای امتیازات اولیه کردن
bedevilled U دارای روح شیطانی کردن
bedevil U دارای روح شیطانی کردن
tat U دارای حاشیه توری کردن
fulcrum U دارای نقطه اتکاء کردن
granulate U دارای ذرات ریز کردن
bedevils U دارای روح شیطانی کردن
rehabilitate U دارای امتیازات اولیه کردن
hyphenate U بوسیله خط دارای فاصله کردن
criss-crossing U دارای نقش چلیپایی کردن
rehabilitated U دارای امتیازات اولیه کردن
criss-crosses U دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crossed U دارای نقش چلیپایی کردن
sanitate U دارای لوازم بهداشتی کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com